پیش بینی بازارهای املاک و مستغلات و تشخیص حباب دارایی
پیشبینی بازارهای املاک و مستغلات و تشخیص حباب دارایی، موضوع پیچیدهای است که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار میگیرد. هر چند که نمیتوانیم با قطعیت بگوییم که چگونه بازارهای املاک و مستغلات در آینده عمل خواهند کرد، اما وجود برخی عوامل و نشانهها میتواند به ما کمک کند تا به نتیجهای نسبتاً معقول برسیم.
برخی از عوامل مهمی که در تشخیص حباب دارایی در بازارهای املاک و مستغلات نقش مهمی دارند عبارتند از:
- رشد نامتعادل قیمتها: افزایش قیمتها به صورت نامتعادل و با سرعت بالا میتواند نشانه حباب دارایی باشد. اگر افزایش قیمتها منطقی و متناسب با شرایط اقتصادی منطقه باشد، میتوان این رشد را برخورداری طبیعی بازار دانست. اما اگر رشد قیمتها بیش از حد اقتصادی و منطقی باشد، احتمال وجود حباب دارایی وجود دارد.
- افزایش نسبی دامنه سرمایهگذاری در بازار املاک: اگر تعداد سرمایهگذاران در بازار املاک و مستغلات به شکل نامعقولی افزایش یابد و نسبت به سایر صنایع بیشتر شود، این میتواند نشانه حباب دارایی باشد. افزایش درخواست سرمایهگذاران و دیده شدن تبلیغات گسترده در مورد سوددهی بالای بازار املاک میتواند بر وجود حباب دارایی در بازار املاک اشاره کند.
- کاهش تعداد خریداران محلی: اگر بیشترین خریداران در بازار املاک و مستغلات افراد خارجی یا سرمایهگذار پیشهور باشند و تعداد خریداران محلی کاهش یابد، این میتواند نشانه حباب دارایی و وابستگی شدید به سرمایه خارجی باشد.
- ناپایداری در شرایط اقتصادی و سیاسی: ناپایداری و عدم پیشبینی اقتصادی و سیاسی میتواند به تشکیل حباب دارایی در بازارهای املاک و مستغلات منجر شود. تحریمهای اقتصادی، تغییرات سیاسی، شورشها و بحرانها میتوانند باعث ناپایداری بازارهای املاک و مستغلات شوند و ظهور حباب دارایی در آنها را فراهم کنند.
- رشد نامنظم و سریع واحدهای جدید در بازار: اگر واحدهای مسکونی یا تجاری به شکل نامنظم و بیسابقه در بازار عرضه شوند و رشد آنها سریع و نامنظم باشد، این میتواند نشانه حباب دارایی باشد.
نکته: توجه به عوامل فوق الذکر میتواند به تشخیص حباب دارایی در بازارهای املاک و مستغلات کمک کند، اما این نکته مهم است که در هیچ حالی پیشبینی دقیق و قطعی در این خصوص امکانپذیر نیست. متخصصان معمولاً از الگوریتمها و روشهای مختلفی برای تحلیل بازارهای املاک و مستغلات استفاده میکنند، اما به هیچ وجه پیشبینی دقیق را ادعا نمیکنند.
نرخ بهره
نرخ بهره در طول تاریخ با سلامت نوسان بازارهای املاک مرتبط بوده است. اگرچه همیشه علت در نظر گرفته نمی شود، اما این تغییرات نرخ به طور یکسان در چرخه های رونق و رکود نقش غیرقابل انکاری ایفا می کنند.
به دلیل کاهش نرخ بهره و افزایش عرضه پول، بازارهای جهانی املاک و مستغلات در سالهای اخیر رونق بیسابقهای را تجربه کردهاند، زیرا خریداران مشتاقانه به دنبال فرصتهای سرمایهگذاری هستند.
با افزایش مداوم نرخ بهره، بازار ملک با تلاطم غریبه نیست. از مشکلات وامهای ارزان قیمت گرفته تا مشکلات طولانیمدت اقتصادی، واضح است که این فراز و نشیبها میتوانند بسیار زیاد بازتاب پیدا کنند.
به عنوان یک سرمایه گذار، آگاه باشید که نوسان نرخ های بهره می تواند منجر به روندهای “مصنوعی” بازار در قیمت ملک شود. به علائم هشداردهنده یک وضعیت بالقوه خطرناک حباب توجه کنید و با دوری از این بازارها، بازده را ایمن نگه دارید.
نرخ بهره، نسبتی است که نمایانگر درصدی از سرمایه یا وام است که به عنوان سود یا کارمزد برای استفاده از آن پرداخت میشود. نرخ بهره با توجه به شرایط اقتصادی، سیاستهای پولی، تقاضا و عرضه و دیگر عوامل متغیر است. عوامل زیر میتوانند بر نرخ بهره تأثیر بگذارند:
- سیاستهای پولی: بانکهای مرکزی نرخ بهرهای را که به عنوان سود پایه در بازار اعمال میکنند، تعیین میکنند. با تغییر نرخ سود پایه، سایر نرخها نیز تحت تأثیر قرار میگیرند. اگر بانک مرکزی نرخ سود پایه را کاهش دهد، نرخ بهره قرضها و وامها نیز کاهش خواهد یافت و برعکس.
- تقاضا و عرضه: با توجه به تقاضا و عرضه در بازار وام، نرخ بهره تغییر میکند. اگر تقاضا برای وامها بالا باشد و عرضه کم باشد، نرخ بهره افزایش مییابد و برعکس. همچنین، اگر تقاضا کم بوده و عرضه بالا باشد، نرخ بهره کاهش مییابد.
- ریسک و امانت: در صورتی که ریسک اعتباری بالا باشد و امکان گسترش اعتبارات کم باشد، نرخ بهره بالا خواهد بود. در عمل، نرخ بهره تقریباً با میزان ریسک وام دهنده متناسب است؛ یعنی هرچه ریسک وام بالاتر باشد، نرخ بهره نیز بالاتر است.
- تورم: در شرایط تورم، پول ارزش خود را از دست میدهد و معمولاً برای جبران این افت ارزش، نرخ بهره بالاتر تعیین میشود. با افزایش تورم، نرخ بهره نیز افزایش خواهد یافت.
- رشد اقتصادی: در شرایط رشد اقتصادی قوی، تقاضای بیشتری نسبت به منابع مالی وامدهی وجود دارد. این تقاضا بر روی نرخ بهره تأثیر میگذارد و ممکن است نرخ بهره بالا بروز کند.
نکته: برای تعیین نرخ بهره صحیح، معمولاً به تحلیلهای اقتصادی، پیش بینیهای مالی و بررسی شرایط بازار نیاز است. نرخ بهره در هر کشور و شرایط نیز ممکن است متفاوت باشد.
موجودی مسکن
با دانش درست، سرمایه گذاران باهوش املاک و مستغلات می توانند ارزیابی کنند که آیا بازار برای موفقیت آماده است یا به سمت مشکل حباب پیش می رود. ارزیابی موجودی مسکن – تعداد خانههای فروختهنشده در بازار فعلی – میتواند بینشهای ارزشمندی را ارائه دهد که به تصمیمگیری هوشمندانه و به حداکثر رساندن پتانسیل سرمایهگذاری کمک میکند.
توسعهدهندگان به دقت موجودی مسکن را سازماندهی میکنند تا اطمینان حاصل کنند که بازار تقاضا را برآورده میکند، با این حال، این تعادل میتواند در زمانهای پررونق بیثبات شود. هنگامی که بازارهای صعودی به طور ناگهانی بوجود می آیند و علاقه خریداران را افزایش می دهند، ممکن است خانه های کافی برای خرید در دسترس نباشد. برعکس در پایینترین سطح بازار نزولی، زمانی که خریداران از نظر مالی دچار مشکل هستند یا در انجام تعهد مردد هستند، سرریز فروشندگان با اشتیاق کمیاب خریدار منجر به افزایش سطح موجودی میشود.
تعداد موجودی مسکن می تواند توسط سرمایه گذاران برای تعیین مرحله فعلی چرخه تجاری استفاده شود.
موجودی مسکن به معنای موجودی از واحدهای مسکونی است که در بازار مسکن وجود دارد و برای فروش یا اجاره موجود است. موجودی مسکن ممکن است شامل واحدهای مسکونی مختلف مانند خانهها، آپارتمانها، ویلاییها و واحدهای تجاری باشد.
موجودی مسکن در بازار ممکن است متغیر باشد و تحت تأثیر عوامل مختلف قرار بگیرد. برخی از عواملی که ممکن است تأثیرگذار باشند عبارتند از:
- عرضه و تقاضا: نرخ موجودی مسکن ممکن است به عرضه و تقاضای بازار مسکن وابسته باشد. اگر عرضه واحدهای مسکونی بالا باشد و تقاضا کم باشد، موجودی مسکن افزایش مییابد قابل توجه است. با افزایش تقاضا و کاهش عرضه، میزان موجودی مسکن کاهش مییابد.
- سیاست های دولتی: سیاست های دولتی میتوانند بر موجودی مسکن تأثیر بگذارند. برخی سیاستها میتوانند متقاعد کننده برای ساخت و ساز و توسعه مسکن برای توسعه دهندگان و سرمایهگذاران باشند که در نتیجه میتواند موجودی مسکن را افزایش دهد.
- شرایط اقتصادی و مالی: شرایط اقتصادی و مالی نیز میتوانند بر موجودی مسکن تأثیر بگذارند. در دورههای رکود اقتصادی، قدرت خرید متقاضیان مسکن کاهش مییابد که میتواند منجر به افزایش موجودی مسکن شود. در عوض، در دورههای رونق اقتصادی و بهبود شرایط مالی، میزان موجودی مسکن کاهش مییابد.
- تغییرات جمعیتی: تغییرات جمعیتی نیز میتوانند تأثیرگذار بر موجودی مسکن باشند. در صورتی که جمعیت کاهش یابد، تقاضا برای واحدهای مسکونی کاهش یافته و میزان موجودی مسکن افزایش مییابد. در مقابل، در صورتی که جمعیت افزایش یابد، تقاضا برای مسکن افزایش مییابد و میزان موجودی مسکن کاهش مییابد.
برای مشخص کردن موجودی مسکن در یک بازار خاص، معمولاً به تحلیلهای اقتصادی و بازار، آمار رسمی و دادههای بازار مسکن نیاز است.
نرخ های جذب
همانطور که بازار مسکن در حال تکامل است، توجه به نرخ های جذب می تواند راهی عالی برای به دست آوردن بینش نسبت به فرصت های آینده باشد. پیگیری درخواستهای انتقال مالکیت دریافتی توسط مقامات دولتی یکی از روشهای تخمین این اعداد است – و با آن اطلاعات ارزشمند در مورد روند بالقوه قیمت مسکن! با توجه به این نرخ، میتوان نشانههای فعالیت بالاتر یا پایینتر از میانگین را تشخیص داد، اینکه آیا شرایط صعودی یا نزولی ممکن است در آینده ظاهر شود.
هنگامی که درخواستهای انتقال مالکیت دریافت شده توسط مقامات دولتی از ملکیتها و مستغلات مسکن را بررسی میکنند، میتوانند به چندین نتیجه برسند:
- نشانههای فعالیت بالاتر یا پایینتر از میانگین: اگر درخواستهای انتقال مالکیت به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین باشند، این میتواند نشانگر افزایش فعالیت در بازار مسکن و رشد قیمتها در آینده باشد. به عکس، اگر نرخ جذب کاهش یافته و درخواستهای انتقال مالکیت به طور قابل توجهی کمتر شود، این ممکن است بیانگر کاهش فعالیت و ضعیف شدن قیمتها در آینده باشد.
- پیش بینی روند بالقوه قیمت مسکن: با تحلیل درخواستهای انتقال مالکیت، میتوان به پیش بینی روند بالقوه قیمت مسکن دست پیدا کرد. اگر نرخ جذب افزایش یابد و تعداد درخواستهای انتقال مالکیت بیشتر شود، این ممکن است نشان دهنده افزایش قیمت مسکن در آینده باشد. به عکس، اگر نرخ جذب کاهش یابد و تعداد درخواستهای انتقال مالکیت کمتر شود، این ممکن است نشانگر کاهش قیمت مسکن باشد.
در هر صورت، برای به دست آوردن بینش مناسب نسبت به فرصتهای آینده در بازار مسکن، ممکن است نیاز به تحلیل دقیقتر و استفاده از دیگر مؤثرین در بازار مسکن نیز وجود داشته باشد.
دستمزد به ارزش سرمایه
نگاهی گذرا به ارزشهای سرمایه رایج و دستمزدهای متوسط یک محله میتواند به سرعت نشان دهد که یک فرد چند سال طول میکشد تا بتواند خانهداری کند. این مقایسه به خریداران یا اجارهکنندگان بالقوه، بینش ارزشمندی از مقرون به صرفه بودن میدهد و به آنها دسترسی بهتری به اطلاعات مالی ضروری در هنگام تصمیمگیری میدهد.
ورود به بازار مسکن نیازمند رویکردی هوشمندانه و پایدار است. حداکثر مقرون به صرفه بودن را برای دستیابی به مالکیت خانه در عرض 5 تا 10 سال دستمزد هدف گذاری کنید – فراتر از این بازه زمانی می تواند به این معنی باشد که شما در ایجاد یک حباب ناپایدار مشارکت می کنید.
قیمت بالا ممکن است به این دلیل باشد که این بازار یک بازار سرمایهدار است و افراد عادی فقط یک مستاجر هستند.
دستمزد به ارزش سرمایه به معنای دستمزد یا سود ایجاد شده توسط سرمایهگذاری است. این مفهوم نشان میدهد که سرمایه در صنعت و کسب و کار نقشی مهم در تولید ارزش و درآمد دارد و میتواند بر تعیین دستمزد کارگران تأثیرگذار باشد.
به طور کلی، در یک سازمان یا کسبوکار، دستمزد به ارزش سرمایه به دستمزدی اشاره دارد که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به عائدات و سودهای حاصل از سرمایهگذاری مرتبط است. به عبارت دیگر، دستمزد کارگران بر مبنای عملکرد، میزان سود و بازده سرمایهگذاری و همچنین ارزش افزوده تولید شده تعیین میشود.
در این مفهوم، دستمزد به ارزش سرمایه میتواند از نظرات مختلف تعریف شود. به طور مثال، ممکن است در برخی شرکتها یا صنایع، دستمزد به ارزش سرمایه به معنای بخشی از سود تولید شده باشد که به کارکنان تعلق میگیرد. در برخی موارد دیگر، این مفهوم ممکن است به عقد قراردادهای خاص بین کارگران و سرمایهگذاران ارتباط داشته باشد.
به طور خلاصه، دستمزد به ارزش سرمایه در واقع نشان دهنده این است که سود و عواید تولید شده توسط سرمایهگذاریها در کسب و کار با توجه به عملکرد و میزان مشارکت کارگران تقسیم میشود.
اجاره به ارزش سرمایه
سرمایه گذاران باهوش می دانند که برای دریافت تصویر کامل از سلامت بازار مسکن، باید فراتر از ارزش سرمایه نگاه کنند و ارزش اجاره را نیز ارزیابی کنند. با کاوش در هر دو معیار – که به شدت تحت تاثیر اصول اقتصادی هستند – تجزیه و تحلیل بیشتر می تواند نشانه های آشکاری از یک رونق یا رکود قریب الوقوع را نشان دهد.
افزایش سرمایه گذاری در بازار اغلب می تواند منجر به افزایش قیمت ملک شود، اما همه از حباب سود نمی برند. متأسفانه برای افرادی که این املاک را اجاره می کنند، آنها هیچ تغییری در ارزش خود تجربه نمی کنند – ایجاد یک نابرابری گسترده که می تواند یک علامت هشدار اولیه از آب های ناپایدار پیش رو باشد.
برای تمایز بین یک حباب دارایی ناپایدار و یک فرصت برتر، سرمایه گذاران باید شاخص های مختلف بازار را درک کنند.
اجاره به ارزش سرمایه به معنای روشی است که سود و درآمد حاصل از سرمایهگذاری در املاک و مستغلات را بررسی میکند. یعنی اجاره به ارزش سرمایه نشان میدهد که درآمد حاصل از اجاره بر اساس ارزش سرمایهگذاری در ملک تعیین میشود.
در روش اجاره به ارزش سرمایه، با توجه به ارزش سرمایه یک ملک، نرخ اجاره تعیین میشود. ارزش سرمایه ممکن است توسط معیارهایی مانند بازده سرمایهگذاری، کاهش ریسک و بهبود نقدینگی تعیین شود.
در این روش، مالکان ملک میتوانند به عنوان سرمایهگذاران، اجاره را به عنوان بازده سرمایه شان در نظر بگیرند. به طور مثال، ممکن است یک مستاجر بتواند خرید یک ملک را تحمل نکند و ترجیح دهد آن را اجاره دهد. در این صورت، نرخ اجاره بر اساس بازده سرمایه سرمایهگذاری در آن ملک تعیین میشود.
بنابراین، اجاره به ارزش سرمایه یک رویکرد مهم در تعیین نرخ اجاره میباشد، که بر اساس ارزش سرمایهگذاریها و بازدهی ملک، نرخ مناسبی را برای اجاره تعیین میکند.
چه چیزی باعث ایجاد حباب در املاک و مستغلات می شود؟
سرمایهگذاران بازار سهام این ریسک را میپذیرند که قیمتها هرازگاهی کاهش یابد – گاهی اوقات به شدت – اما افرادی که خانه میخرند ممکن است تصور کنند که ارزش خانهشان هرگز تا این حد کاهش نخواهد یافت.
آنها اشتباه نمی کنند. از نظر تاریخی، بازار مسکن از حبابهای مکرر قیمت و نوسانات شدیدی که در سایر سرمایهگذاریها دیده میشود، متضرر نشده است. با این حال، بازارهای مسکن میتوانند دورههایی از رونق غیرمنطقی را پشت سر بگذارند که با کاهش تقاضا و قیمتهای پایینتر همراه باشد.
تصمیم برای خرید یا فروش خانه به مراتب بیشتر از معاملات سهام یا اوراق قرضه است. اما برخی از اصول مشابه اعمال می شود، مانند نگاه کردن به میانگین های بلند مدت به جای فراز و نشیب های کوتاه مدت.
ایجاد حباب در املاک و مستغلات میتواند به معنای افزایش ناشی از نرخهای قیمتی غیرقابل توجیه در این صنعت باشد. حباب های املاک و مستغلات ممکن است به دلیل عوامل مختلفی شکل گیرد که در زیر به برخی از این عوامل اشاره میکنم:
- افزایش بیرویۀ تقاضا: افزایش ناگهانی و نامنطقی تقاضا برای خرید ملکها میتواند باعث افزایش قیمتها و بالا رفتن حباب باشد. علل افزایش ناگهانی تقاضا میتواند شامل حمایت های مالی و سیاست های دولتی برای ایجاد ثروت در ملک و سرمایهگذاری در بازار مسکن، تشویق به استفاده از اقراض نامنظم و صرفهجویانه، ایجاد افسوس در موجودی مسکن و چرخش پول در بازارهای دیگر و حتی تمایل به سرمایهگذاری امنتر به عنوان پاسخ به عدم استحکام اقتصادی دیگر صنایع میباشد.
- افزایش بازده سرمایهگذاری: دربعضی مواقع، رشد سریع و نامعقول در قیمت ملکها ممکن است باعث شود که سرمایهگذاران به فکر کسب سود سریعتر و بیمعنیتر شوند. این ممکن است به علت تبعیض سرمایهگذاران یا عدم دیدن خطر رشد بیمعنی قیمتها باشد.
- گرفتاری روانی: حبابهای مسکن میتوانند باعث شوند که مردم به خاطر فکر کردن به دستیابی به ثروت جدید یا بترسند که برخی فرصتها را از دست میدهند، به طور کلی بازار پررونق مرسوم و جذاب را تشویق کنند. این تأثیر روانی ممکن است با تحقق گرفتاری روانی و حتی انسانی در قراردادن منافع متوالی به کار انسانها ایجاد شود.
- بحران مالی و رکود اقتصادی: وقتی یک اقتصاد به رکود و بحران مالی میروید، بازار مسکن نیز ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. مثلاً در قدرت تقاضا و پایین بودن نرخ برای کسب و کارها و مصرف کنندگان، نرخ قیمتها میتواند ناعادلانه کاهش یابد. اما با ورود سرمایه جستجوی مربوطه، ممکن است بازار مسکن شروع به رونق پیدا کند، در حالی که اقتصاد به طور کلی به رکود ادامه میدهد. این شرایط ممکن است حباب مسکن را شکل دهد.
مهم است به یاد داشت که این توضیحات تنها برخی از عوامل مؤثر در ایجاد حباب در املاک و مستغلات هستند و هر حالت خاصی ممکن است شرایط متفاوتی داشته باشد.
حباب مسکن چیست؟
حباب مسکن به معنای افزایش ناشی از نرخ قیمتی غیرقابل توجیه در بازار ملک و املاک و مستغلات میباشد. در یک حباب مسکن، قیمتهای ملکها به طور نامنطقی و ناروا افزایش مییابد و این افزایش بازدهی سرمایهگذاران در ملک را ناشی میکند. وقتی حباب مسکن به اوج خود میرسد، قیمتها از واقعیت رو به رو میگردد و میتواند به صورت ناگهانی برگردانده شود، که این می تواند خسارات مالی و اقتصادی جدی به همراه داشته باشد.
مهمترین ویژگی حباب مسکن، نامعقول بودن رشد قیمتهای ملک است که همانند یک حباب بادی است که در سریعترین زمان ممکن بالا میروید و در نهایت به ناگهان خراب میشود. این حباب ممکن است بر اساس عواملی مانند افزایش بیرویه تقاضا، افزایش بازده سرمایهگذاری، گرفتاری روانی و بحران مالی شکل گیرد.
حباب مسکن نتیجهای از نابرابری بین عرضه و تقاضا در بازار مسکن است. وقتی تقاضا برای ملکها بسیار بالا میرود و عرضه از آن کم میشود، قیمتها به صورت ناگهانی افزایش مییابد و چرخه حباب مسکن شروع میشود. در این فرایند، قیمتها ممکن است به طور چشمگیری از ارزش واقعی ملکها بالاتر رود و به نسبت درآمدها و قدرت خرید جامعه به سختی قابل دسترس باشد.
وقتی که حباب مسکن خراب میشود، معمولاً بازار مسکن رو به رکود و نزول قیمت میرود، و عوارض اقتصادی و مالی جدی را برای سرمایهگذاران و جامعه به همراه دارد. به عنوان مثال، افرادی که در اوج حباب مسکن خرید کردهاند ممکن است با ارزش کاهش یافته ملکهای خود روبرو شوند و مشکلات مالی را تجربه کنند.
مدیریت مناسب بازار مسکن و کنترل حباب مسکن یک چالش مهم برای صنعت مسکن و سیاستگذاران است. این کنترل ممکن است از طریق سیاستهای نظارتی، مدیریت تقاضا و عرضه، مصوبات مالی و مالیاتی مناسب و سیاستهای بازار مسکن صورت گیرد.
آنچه باعث افزایش تقاضای مسکن می شود
افزایش تقاضا در خلاء رخ نمی دهد. معمولاً تعدادی از عوامل در کار وجود دارد:
- افزایش فعالیت های اقتصادی عمومی و افزایش رونق، درآمد قابل تصرف بیشتری را در جیب مصرف کنندگان قرار می دهد و مالکیت خانه را تشویق می کند.
- یک بخش جمعیتی وارد بازار مسکن می شود
- نرخ پایین وام مسکن خانه ها را مقرون به صرفه تر می کند
- محصولات وام مسکن با ویژگیهای نوآورانه مانند پرداختهای اولیه ماهانه کم، مالکیت خانه را در دسترستر میکنند
- دسترسی آسان به اعتبار – اغلب با استانداردهای پذیره نویسی پایین تر – خریداران بیشتری را وارد بازار می کند
- وام دهندگان می خواهند تجارت وام مسکن بیشتری را برای تامین تقاضای وال استریت برای اوراق بهادار وام مسکن ساختاریافته با بازده بالا (MBS) تامین کند.
- استانداردهای ضعیف وام دادن، گرفتن وام مسکن را آسان تر می کند
- ریسک پذیری بیش از حد توسط وام گیرندگان وام مسکن
- رفتار سوداگرانه و مخاطره آمیز خریداران و سرمایه گذاران مسکن ناشی از برآوردهای غیرواقعی و ناپایدار قیمت مسکن
برخی یا همه این متغیرها می توانند با هم ترکیب شوند و باعث ایجاد حباب در بازار مسکن شوند. در واقع، همه حبابها الگوی کلی یکسانی را نشان میدهند: افزایش فعالیت و قیمتها مقدم بر ریسکپذیری بیش از حد و رفتار سفتهبازانه توسط همه شرکتکنندگان در بازار – خریداران، وامگیرندگان، وامدهندگان، سازندگان و سرمایهگذاران است.
چندین عامل می تواند به افزایش تقاضای مسکن منجر شود. مهمترین آنها عبارتند از:
- رشد جمعیت: افزایش جمعیت، به ویژه در شهرها و مناطقی با رشد اقتصادی قوی، تقاضای بیشتری برای مسکن ایجاد می کند.
- رشد اقتصادی: افزایش درآمد و سطح زندگی افراد، خرید مسکن را برای آنها مقرون به صرفه تر می کند و تقاضا را افزایش می دهد.
- بهبود شرایط تامین مسکن: تسهیلات و قوانین بهتر در زمینه وام مسکن و تسهیلات مالی، به خصوص برای خریداران جوان و کم درآمد، تقاضای مسکن را افزایش می دهد.
- رشد صنعت ساخت و ساز: افزایش فعالیت ساخت و ساز و ورود سرمایه به این صنعت، عرضه مسکن را افزایش می دهد و همچنین تقاضا را نیز تحریک می کند.
- عوامل اقلیمی و جغرافیایی: شرایط آب و هوایی، قدرت خرید مسکن در مناطق مختلف، توسعه شهرها و جوامع مجاور و عوامل دیگر ممکن است تقاضای مسکن را تحت تأثیر قرار دهد.
- تغییرات ساختاری خانوار: تغییرات در ترکیب خانوارها مانند افزایش تعداد خانوادههای تک فرزندی یا کاهش تعداد ساکنان هر خانوار، تقاضای مسکن را تحت تأثیر قرار می دهد.
چرا حباب مسکن می ترکد؟
زمانی که ریسکپذیری بیش از حد فراگیر میشود و قیمتها دیگر چیزی نزدیک به اصول بنیادی را منعکس نمیکنند، سرانجام حباب میترکد.
در بازار مسکن، زمانی این اتفاق می افتد که سازندگان در پاسخ به تقاضایی که کاهش یافته است به ساخت و ساز ادامه دهند. به عبارت دیگر، تقاضا کاهش می یابد در حالی که عرضه افزایش می یابد. نتایج اجتناب ناپذیر کاهش فروش و کاهش افزایش قیمت است.
این پایان چرخه نیست. همانطور که فروش کاهش می یابد و قیمت ها افزایش نمی یابد، درک ریسک در بازار بازتاب می یابد. این درک می تواند توسط چند چیز تسریع شود:
- افزایش نرخ بهره، مالکیت خانه را برای خریداران بیشتری دور از دسترس قرار می دهد و در برخی موارد باعث ناراحتی مالی برای مالکان فعلی می شود. این اغلب منجر به پیشفرض و سلب مالکیت میشود که در نهایت به عرضه خانههای موجود میافزاید.
- رکود در فعالیت های اقتصادی عمومی منجر به درآمد قابل تصرف کمتر، از دست دادن شغل و فرصت های شغلی کمتر می شود که تقاضا برای مسکن را کاهش می دهد. رکود به ویژه خطرناک است.
- تقاضا تمام شده است، عرضه و تقاضا را به تعادل می رساند و سرعت افزایش قیمت مسکن را کند می کند.
در آن نقطه، چرخه می تواند کامل شود. عرضه و تقاضا به تعادل رسیده اند و قیمت ها یکسان شده اند. اما ممکن است بدتر شود.
با تغییر حال و هوای بازار، استانداردهای اعتباری سخت تر می شود، تقاضا کاهش می یابد، عرضه افزایش می یابد، دلالان بازار را ترک می کنند و قیمت ها شروع به کاهش می کند.
حباب مسکن به عمدتاً به افزایش غیرطبیعی و غیرپایدار قیمت مسکن در یک بازار مربوط میشود. بهطور کلی، عوامل زیر میتوانند به شکل حباب مسکن منجر شوند:
- افزایش بیرویه قیمتها: وقوع حباب مسکن معمولاً با افزایش بیش از حد قیمتهای مسکن شروع میشود که نسبت به شرایط اقتصادی و اساسی بازار غیرعادی به نظر میرسد. این افزایش قیمتها ممکن است به دلیل عاملهایی مانند افزایش ناگهانی تقاضا، نقص تامین، تحریک سرمایهگذاری نهادها یا تحولات سیاسی باشد.
- تضاد بین قیمت و ارزش: در برخی حبابهای مسکن، قیمتهای مسکن بیش از ارزش واقعی خود افزایش مییابند. این امر به عنوان یکی از نشانههای حباب مسکن برای بازار مشخص میشود تازهترین ارزشگذاری و تحقیقات نشان میدهد که قیمتهای بسیار بالا نسبت به درآمد مشتریان، رشد قیمت و ارزش مسکن به طرز نامتعادلی افزایش یافته است.
- سرمایهگذاری معتاد: وقوع حباب مسکن معمولاً با وجود سرمایهگذارانی که به منظور شتاب بخشیدن به قیمتها به صورت غیرمتعادلی و در حالیکه بر اساس اساسهای سابقه و منصفانهای نیست، سرمایهگذاری میکنند همراه است. این افراد به دنبال سود بزرگ و سریع هستند و سرمایه را به ایجاد حبابهای مسکن متمرکز میکنند.
- تحولات وابسته به مالی: سیاستهای نرخ بهره پایین، سیاستهای تسهیلات مالی لازم نقدی و بستههای اقتصادی سازمانها و دولت میتوانند عواملی باشند که به ایجاد حباب مسکن کمک میکنند. این اقدامات میتوانند هزینههای اقتصادی و مالی را کاهش دهند و سرمایهگذاران و خریداران را تحریک کنند تا به مسکن سرمایهگذاری کنند.
- عوامل روانشناختی: قرضهای شخصی مشتریان و عدم اطمینان خریداران از قیمتهای مسکن در سطحی که ممکن است مشتریان را به اعتقاد برانگیزاننده تراز بازار دغدغه شان را عبور کنند، مسکن را در قبال ایجاد حباب مسکن سرمایهگذاری نادرست الحاق میکنند.
تعامل بین این عوامل ممکن است باعث افزایش حجم سرمایه گذاری و قیمتهای مسکن شود و در نهایت به شکل حباب مسکن منجر شود که احتمالاً همراه با یک عملکرد شدید در بازار زمین مسکن یا بازار اقتصادی در دهههای بعدی خواهد بود.
در حباب مسکن چه باید کرد
اگر در حال حاضر صاحب خانه ای در منطقه ای هستید که قیمت خانه در حال افزایش است، وسوسه می شوید که بفروشید. فقط به یاد داشته باشید، مگر اینکه قصد دارید به منطقه ای ارزان تر نقل مکان کنید، کوچک کنید یا اجاره کنید، در حال پرش به داخل حباب هستید. شما در بازاری که احتمالاً متورم است، با بقیه خریداران خانه رقابت خواهید کرد.
اگر به دنبال خرید خانه هستید، ممکن است آن را برای مدتی به تعویق بیندازید. شما می توانید با پرداخت اضافی پایان دهید.
در حباب مسکن، برخی اقدامات میتواند به کاهش تأثیر منفی حباب و حفظ پایداری بازار مسکن کمک کند. این اقدامات عبارتند از:
- تنظیم و کنترل قوانین مسکن: دولت و مقامات مسئول باید قوانینی را اجرا کنند که به انگیزه طلبکاری و سرمایهگذاری نادرست و بیرویه در این بخش جلوگیری کنند. محدودیتهای تسهیلات مالی، قراردادهای اجاره قوی تر، مالیات بر مسکن و تنظیم نرخ بهره از جمله اقدامات ممکن هستند.
- تنظیم و کنترل اعتبار: بانکها و مؤسسات اعتباری باید سیاستهای سرمایهگذاری و قرض دادن را با هوشمندی اجرا کنند. اقداماتی همچون تحلیل دقیق قابلیت پرداخت قرضگیرنده، افزایش نرخ نوسانات سود و ایجاد شرایط سختتر برای دریافت وام مسکن می تواند به ایجاد حباب مسکن مانع شود.
- تقویت انظمام راهبردی: برای شکستن حباب مسکن وافق همهجانبه و همهگیری الزامی است. کاربران، سرمایهگذاران، بانکها، مقامات دولتی و سایر دستگاههای مربوطه باید برای تقویت نظارت مشترک و هماهنگی در کنترل حباب مسکن همکاری کنند.
- افزایش عرضه مسکن: تقویت صنعت ساخت و ساز برای افزایش عرضه مسکن و تعادل بازار بین عرض و تقاضا مهم است. دسترسی به زمین مناسب، تسهیلات بانکی و معافیت مالیاتی برای سازندگان، ایجاد حوزههای جزئیسازی و اصلاح سیاستهای شهرسازی و ساخت و ساز میتواند در این زمینه کمک کند.
- توسعه اقتصادی تنوعبخش: توسعه صنایع و شغلهای مختلف خارج از بخش مسکن، کاهش وابستگی به بازار مسکن را برای شکلگیری حباب مسکن کمتر کند. ارتقاء کارکرد صنعتی و خدماتی دیگر، افزایش سرمایهگذاری در بخشهای دیگر اقتصاد و توجه به ایجاد شغلهای پایدار میتواند این هدف را تحقق بخشد.
- تقویت آموزش و آگاهی عمومی: برگزاری دورههای آموزشی و افزایش آگاهی عمومی درباره ریسکهای حباب مسکن و استفاده برای شناختن نشانههای یک بازار مسکن نامتعادل، میتواند در بروز حباب مسکن مؤثر باشد.
ترکیب این اقدامات میتواند به حداقل رساندن تأثیر حباب و حفظ پایداری بازار مسکن کمک کند. همکاری همه طرفها و نظارت موثر در بازار مسکن از اهمیت بالایی برخوردار است.
سقوط بازار مسکن 08-2007
سقوط بازار مسکن در اواخر سال ۲۰۰۷ ایالات متحده آمریکا را تحت تأثیر قرار داد، که در نهایت به بحران مالی جهانی منجر شد. این حادثه به عنوان “بحران مسکن ۲۰۰۷-۲۰۰۸” شناخته میشود. عواملی مانند حباب قرضهای ضربهزننده در بازار مسکن و تخصیص حداکثری تصاعدی قرضهای مسکن به افراد بدون توانایی پرداخت هزینهها، وجود داشتن امکانپرداخت تضمین نشده قرضهای مسکن و اصلاحات نسبی در بازارهای مالی ورودی (مانند تجارت مبادله اسناد برگه نامه ترمیم پذیر) میتواند به این سقوط بازار مسکن در سال ۲۰۰۷ کمک کرده باشد.
واقعیت این است که نرخ قرضهای مازاد (نرخ بهره بیشتر) و افزایش بینقیمتی مسکن نقشی بزرگ در ایجاد بحران بازار مسکن داشتهاند. این آورد را برای پرداخت بدهیهایی نیازمند متکی بر درآمد قربانیان برده است. با شروع قرضهای بیشتر ناسالم، پس از چندین سال، نرخ بهره افزایش یافته و آن را بر روی دهندهگان قرضی به شدت اثرگذار کرد. این هزینه بیشتر اعتبار را از افراد میگیرد و باعث کاهش قدرت خرید و تقاضای مسکن میشود.
به طور خلاصه، سقوط بازار مسکن در آگوست ۲۰۰۷ مستلزم تداخل چندین عامل بود که متقابلاً منجر به یک بحران مالی جهانی شد که تاثیری بر اقتصادهای جهانی و بخصوص صنعت مسکن و بانکها داشت.
بازگشت متوسط چیست؟
بازگشت متوسط (به انگلیسی: Average return)، در مالیات و سرمایهگذاری، به میانگین بازده سرمایهگذاری در یک دوره زمانی خاص اشاره دارد. این عبارت معمولاً برای سنجش و تحلیل عملکرد سرمایهگذاریها یا صندوقهای سرمایهگذاری مشترک استفاده میشود.
برای محاسبه بازگشت متوسط، بازده هر دوره زمانی مثبت یا منفی (مانند سود یا زیان) بر روی سرمایهگذاریها ثبت میشود. سپس میانگین این بازدهها را محاسبه میکنیم تا میانگین بازگشت سرمایهگذاری به دست آید.
بازگشت متوسط میتواند به منظور سنجش و مقایسه عملکرد سرمایهگذاریهای مختلف یا تعیین میزان سودآوری یا عدم سودآوری یک سرمایهگذاری خاص استفاده شود. این معیار، درکنار سایر معیارهای مالیاتی مانند ریسک، کشش بازار و عملکرد شاخصهای مالی وصندوقهای سرمایهگذاری را تحلیل میکند.
مهم است توجه داشته باشید که بازگشت متوسط تنها یکی از معیارهای مورد استفاده در تحلیل عملکرد سرمایهگذاری است و باید با دیگر عوامل مهم مانند ریسک، زمانبندی و هدفهای سرمایهگذاری مورد بررسی قرار گیرد.
برآوردهای افزایش قیمت
برآوردهای افزایش قیمت در هر صنعت و بازار خاصی بسیار پیچیده و تحت تأثیر عوامل متعددی است که شامل عرضه و تقاضا، تغییرات در قوانین و مقررات، روند اقتصادی و سیاسی، نرخ تورم و شرایط جهانی است. علاوه بر این، تحلیل و پیشبینی قیمت با توجه به بسیاری از متغیرهای غیرقابل پیشبینی به سختی ممکن است.
برای بدست آوردن برآوردهای دقیق تر در مورد افزایش قیمت، منابع معتبر به عنوان منابع اطلاعاتی هستند. شرکت ها، سازمانها، بانکها یا مؤسسات تحلیلی میتوانند دادهها، گزارشها و پیشبینیهای مربوط به صنعت و بازار مورد نظر را ارائه کنند.
همچنین، سامانهها و پلتفرمهای آنلاین که به عنوان مرجع تحلیل بازار عمل میکنند، میتوانند به شما ارائه تحلیلها و اطلاعات روزمره درباره افزایش قیمت در بخشهای مختلف، مثل بورس، مسکن و سایر سرمایهگذاریها را بدهند. با این حال، توجه داشته باشید که هیچ یک از این منابع قادر به پیشبینی دقیق و قطعی افزایش قیمت نیستند و همواره تحلیل دقیق و بررسی گسترده تر دارای اهمیت است.
آیا حباب املاک و مستغلات در سال 2023 می ترکد؟
به تعداد اقتصاددانان پاسخ به این سوال وجود دارد.
بهترین حدس ممکن است بر اساس روندهای گزارش شده در پایان آگوست 2022 توسط S&P CoreLogic Case-Shiller Index، معیار پیشرو قیمت مسکن در ایالات متحده باشد.
شاخص ژوئن 2022 کاهش مداوم افزایش قیمت ها را نشان داد. قیمتها در سراسر کشور همچنان با نرخ سالانه 18 درصدی افزایش یافت، در حالی که در ماه قبل 19.9 درصد بود. تحلیل کیس-شیلر نشان میدهد که کند شدن افزایش قیمت احتمالاً ادامه خواهد یافت، بهویژه در مناطق شهری که قیمتها در طول همهگیری سریعترین افزایش را داشتند.
اینکه آیا قیمتها واقعاً کاهش مییابند یا خیر، بحث سختتری است. رتبه بندی فیچ تخمین می زند که قیمت مسکن به طور متوسط 11 درصد بیش از حد ارزش گذاری شده است. این استدلال برای “اصلاح قیمت” است، به ویژه در مناطقی که افزایش قیمت شدیدترین بوده است، که از بخش هایی از ساحل غربی شروع می شود.
چه چیزی باعث کاهش قیمت مسکن می شود؟
بسیاری از عوامل ملی و منطقه ای بر قیمت مسکن تاثیر دارند.افزایش نرخ وام مسکن باعث کاهش تقاضا می شود. رکود اقتصادی تاثیر دارد. یک روند جمعیتی بزرگ، مانند افرادی که به سمت جنوب می روند تا بازنشسته شوند، تأثیر داشته است.
در سطح محلی، عوامل بیشتری وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. شهرها و محله ها بر اساس شرایط اقتصادی محلی، تغییرات مالیاتی، نرخ جرم و جنایت و کیفیت خدمات محلی کم و بیش جذاب می شوند.
چندین عامل میتوانند به کاهش قیمت مسکن منجر شوند. مهمترین عوامل عبارتند از:
- کاهش تقاضا: کاهش تقاضا در بازار مسکن میتواند به کاهش قیمتها منجر شود. افزایش نرخ بهره، پایین بودن درآمد افراد، کاهش اعتماد به اقتصاد و بهبود شرایط اجتماعی میتوانند باعث کاهش تقاضا و در نتیجه کاهش قیمت مسکن شوند.
- افزایش عرضه: افزایش تعداد واحدهای مسکونی و عرضه بیشتر در بازار میتواند به کاهش قیمت مسکن منجر شود. عواملی مانند ساخت و ساز فعالیت بیشتر، توسعه مناطق غیرمسکونی به صورت محکم و افزایش موجودی خالی میتوانند عرضه را افزایش دهند.
- بحران اقتصادی: در بحرانهای اقتصادی و رکود اقتصادی، قیمتهای مسکن ممکن است کاهش یابد. کاهش فعالیت اقتصادی، افزایش بیکاری و کاهش درآمد در جامعه ممکن است تقاضا را کاهش دهد و قیمت مسکن را تحت فشار قرار دهد.
- تغییر سیاستهای دولتی: تغییر سیاستهای دولتی میتواند به تغییر در قیمتهای مسکن منجر شود. مثلاً تخفیف مالیاتی برای خرید مسکن، سیاستهای تسهیلگر در قرضگیری و اعطای وام با شرایط ملایم میتوانند باعث افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت مسکن شوند.
- عوامل جهانی: عواملی مانند تغییر شرایط بازرگانی و رویدادهای سیاسی و اقتصادی جهانی میتوانند تأثیر زیادی در بازار مسکن داشته باشند. مثلاً تغییرات گردشگری، تغییرات در سیاستهای مهاجرتی، تغییرات در تجارت بینالمللی و نرخ ارز ممکن است به کاهش یا افزایش قیمت مسکن در یک کشور خاص منجر شود.
لازم به ذکر است که هرچند این عوامل میتوانند به کاهش قیمت مسکن منجر شوند، اما تأثیر هر عامل بر قیمت مسکن در هر بازار ممکن است متفاوت باشد و به شرایط خاص هر بازار و منطقه وابسته است. همچنین، تأثیر عوامل مختلف با یکدیگر هم تداخل و هم تعامل میکنند که میتواند نتیجه نهایی را تحت تأثیر قرار دهد.
چگونه می توان بازار املاک و مستغلات را پیش بینی کرد و حباب های دارایی را شناسایی کرد؟
- تحلیل مبتنی بر اصول اقتصادی: استفاده از اصول اقتصادی، مانند قانون عرضه و تقاضا، به شما کمک میکند تا روند عرضه و تقاضا در بازار مسکن را درک کنید. اگر تقاضا بیش از عرضه باشد، قیمتها ممکن است افزایش یابند و الگوی فروشندگان و خریداران را مطالعه نمایید.
- مطالعه دادههای بازار: بررسی دادههای مربوط به قیمتهای ملکها، فعالیتهای خرید و فروش در بازار مسکن، تعداد واحدهای تخریب و ساخت و سایر اطلاعات مرتبط، به شما کمک میکند تا الگوها و روندهای بازار را تشخیص دهید. این شامل مشاهده نمودارها، دسترسی به گزارشات تحلیلی و دیدن دادههای آماری است.
- پیگیری رویدادهای مهم: شناخت و پیگیری رویدادهای مهم، مانند تغییرات قوانین و مقررات مالی و املاک، تغییرات سیاستهای دولتی، تغییرات نرخ بهره و تغییرات اقتصادی و سیاسی در سطح ملی و بینالمللی، به شما کمک میکند تا تأثیر این عوامل بر بازار مسکن را بسنجید.
- بررسی علائم حباب دارایی: حباب داراییها معمولاً با صعود ناشایست و غیرمنطقی قیمتها، افزایش نسبت بهرهوری مالی و افراط در قرضگیری، رشد ناپایدار و بیش از اندازه در فعالیت ساخت و ساز، و رشد سریع و ناقص در بازار سهام همراه است. بررسی این نشانهها میتواند به شناسایی حبابهای دارایی کمک کند.
- مشورت با متخصصان و مؤسسات تحلیلی: استفاده از خدمات متخصصان حوزه املاک و مستغلات و مؤسسات تحلیلی و
گروه مشاوران ملکی فرد
میتواند به شما در پیشبینی بهتر بازار و شناسایی حبابهای دارایی کمک کند.
قیمت مسکن می تواند تحت دو سناریو اصلی افزایش یابد:
- یکی زمانی است که اقتصاد اساسی یک مکان معین دستخوش تغییر شده است. این بدان معناست که به نوعی استاندارد زندگی بهتر یا اشتغال بیشتر در آن منطقه وجود دارد که باعث می شود افراد بیشتری در آنجا بمانند.
- در غیر این صورت، ممکن است یک حباب سفتهبازی وجود داشته باشد که در آن سرمایهگذاران امروز با قیمتهای بالا خرید میکنند تا بتوانند فردا با قیمتی حتی بالاتر بفروشند.
این سوال مطرح می شود که چگونه می توان بازارها را پیش بینی کرد؟ چگونه می توان افزایش واقعی قیمت را از حباب ها متمایز کرد؟ در این پست سعی خواهیم کرد برخی از معیارهایی را که می تواند به سرمایه گذاران اجازه انجام این کار را بدهد، توضیح دهیم.
نرخ بهره پایین میتواند ایجاد یک حالت ضربه قرضها کند که میتواند بازار املاک و مستغلات را تحریک کند و قیمتهای ملک را بالا ببرد. افزایش ناگهانی قیمت ملک ممکن است از طریق افزایش تقاضا و تشدید رقابت میان خریداران اتفاق بیفتد، در نتیجه ممکن است حباب دارایی ایجاد شود. این شامل دورههای رونق بازار ملک است که قیمتها به شکل ناپایدار و غیرراشتارمند رشد میکنند و در نهایت از هم میپاشند.
به عنوان یک سرمایهگذار، در طراحی استراتژی خود برای بازار املاک و مستغلات، احتیاط و توجه به نرخ بهره و حالات ضربه قرضها میتواند موثر باشد. همچنین، بررسی دقیق بازار، عوامل اقتصادی و سیاسی، و تحلیل نرخ بهره و ریسک مرتبط با بازار املاک برای اتخاذ تصمیمات بهتر و کمک به جلوگیری از ورود به بازارهای حباب دارایی بسیار مهم است.